پالیزبان

ساخت وبلاگ

شرمنده ام گفته بودم دست بر دیوار دور آن ور دریا می زنم و تا هزاره ی شمردن چشم می گذارم گفته بودم غبار قدیمی تقویم را از شیشه های شعر وخاطره پاک نمی کنم گفته بودم صدای سرد سکوت این سالها را با سرود و سماع ستاره بر هم نمی زنم اما دوباره دل دل این دل درمانده تو را میهمان سایه گاه ساکت کتاب و کاغذ کرد هی همیشه همسفر حدود تنهاییبگذار که دفتر دریا هم گزینه یی از گریه های گاه به گاه من باشد پالیزبان...ادامه مطلب
ما را در سایت پالیزبان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3palizban994 بازدید : 2 تاريخ : دوشنبه 3 بهمن 1401 ساعت: 13:29

این وبلاگ برام خاطره انگیزه. تصمیم به شروعش و  شروعش!!! . خیلی از مطالبش. نهالی که کاشتم و به دنبال ثمره به معنا و مفهومِ حقوقی !! نبودم(ثمره در علمِ حقوق، اصطلاح است) بلکه به دنبال لذت بردن از صِرفِ سرسبزی و شاخ و برگش برای خودم بودم!!!!همون که درمطالب قبلی هم گفتم. صرفِ رفتن.صرف حرکت. صرف مواجهه با موقعیتهای مختلف. حال اگر اگر اگر کسی هم بهره ای برده، باعث مسرته. اما راستش گاهی یادم میره که وبلا پالیزبان...ادامه مطلب
ما را در سایت پالیزبان دنبال می کنید

برچسب : مقدمه, نویسنده : 3palizban994 بازدید : 7 تاريخ : سه شنبه 14 شهريور 1396 ساعت: 14:03

به خیلی از اتفاقای زندگی که نگاه کنیم اصولا و تقریبا همشون در یک چیز مشترک هستن. تلاش برای رسیدن به یک نقطه امن و آرام.اما چند درصد از ما پس از چنین تلاشی یا تلاشهایی ، به نقطه امن میرسیم؟؟ اینجاست که خیلیا میگن، مهم تلاش و رفتنه. رسیدن مهم نیست. حال آیا به راستی رسیدن مهم نیست؟ به راستی فقط رفتن مه پالیزبان...ادامه مطلب
ما را در سایت پالیزبان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3palizban994 بازدید : 8 تاريخ : پنجشنبه 19 مرداد 1396 ساعت: 19:54

این وبلاگ برام خاطره انگیزه. تصمیم به شروعش و  شروعش!!! . خیلی از مطالبش.نهالی که کاشتم و به دنبال ثمره به معنا و مفهومِ حقوقی !! نبودم(ثمره در علمِ حقوق، اصطلاح است) بلکه به دنبال لذت بردن از صِرفِ سرسبزی و شاخ و برگش برای خودم بودم!!!!همون که درمطالب قبلی هم گفتم. صرفِ رفتن.صرف حرکت. صرف مواجهه با پالیزبان...ادامه مطلب
ما را در سایت پالیزبان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3palizban994 بازدید : 9 تاريخ : پنجشنبه 19 مرداد 1396 ساعت: 19:54

رقصِ برگ

در آبیِ بیکران...

و ابر بازیگوش

که آرام آرام

پهنه ی سبزِ پیر را می پوشانَد

 

و باد که عطرِ بهارَت را می پراکَنَد

و درخشندگیِ ناب رنگها

در انعکاسِ آفتاب...

 

اینها

و اندکی از فیروزه ی چشمانت...!

 

بگو چگونه می توان عاشقت نشد...؟

چگونه می توان دل نبست...؟

 

ای همیشه بهار

ای تجلیِ ظریف

بانوی من...

 

 

سپیدی آرام از خودم(آرام یه قالب جدیده!!!)

پالیزبان...
ما را در سایت پالیزبان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3palizban994 بازدید : 11 تاريخ : جمعه 14 آبان 1395 ساعت: 10:27

عمر برف است و آفتاب تموز...

 

چه زود، دیر می شود...

پالیزبان...
ما را در سایت پالیزبان دنبال می کنید

برچسب : زنده,زنده شدن مرده,زنده شبکه 3,زنده باد مامان,زنده به گور,زنده شبکه ورزش,زنده شدن مرده در خواب,زنده شدن در قبر,زنده كردن سنگ فيروزه, نویسنده : 3palizban994 بازدید : 10 تاريخ : جمعه 14 آبان 1395 ساعت: 10:27

من در حال تمام شدنم

آرام

تدریجی

بی آنکه بفهمم

مثل یک سریال 30 قسمتی...!!!

و پُرَم از «قسمت» هایی که ساخته ی خودم نیستند!

و حاصل، فقط یک چیز است

یک باور...

یک اعتقاد...

یک قاعده...

               «تمام شدن»

پالیزبان...
ما را در سایت پالیزبان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3palizban994 بازدید : 9 تاريخ : چهارشنبه 21 مهر 1395 ساعت: 4:22

مي بيني ام وقتي به مويم برف غم باشد روزي كه پشتم مثل پشت كوه خم باشد با تو شبي از حسرت امروز خواهم گفت وقتي كه حرفم محض پيري محترم باشد مي گويم از روزي كه خوردم حرفهايم را ترجيح ميدادم كه نانم در قلم باشد روزي كه گريان از خيابان آمدي گفتي نفرين به شهري كه سگي در هر قدم باشد يادت مي آرم گفتي اميد بهاري نيست وقتي زمستان و زمستان پشت هم باشد آن روز وقتي سروهاي سبز را ديديم شكرخدا شب رفته بايد صبحدم باشد چاي از دهان افتاد ول كن شايد آن فرصت روزي براي كودكانت مغتنم باشد ميخواستم از بوسه بنويسم هراسيدم توي كتابم بيتي از اين شعر كم باشد پالیزبان...ادامه مطلب
ما را در سایت پالیزبان دنبال می کنید

برچسب : غزلی زیبا از مهدی فرجی,شعری زیبا از مهدی فرجی,غزل زیبا مهدی فرجی,غزل زیبای مهدی فرجی, نویسنده : 3palizban994 بازدید : 10 تاريخ : چهارشنبه 21 مهر 1395 ساعت: 4:22

نشد سلام دهم - عشق را جواب بگیرم غـــرور یـــخ زده را ، رو بــــه آفتاب بگیرم نشد که لحظه ی فرّار مهربان شدنت را بـــه یادگار ، برای همیشه قاب بگیــــرم نشد تقاص همه عمــر تشنه جانـــــی خود را به جرعه ای ز تو - از خنده ی سراب -  بگیرم چرا همیشه تو را ، ای همه حقیقتم از تو من از خیال بخواهــــم و یا ز خواب بگیــرم چقدر می شود آیا در این کرامت آبی شبانــه تـــور بیاندازم و حباب بگیــرم حصــــار دغدغه نگذاشت تا دقیقـه ای از عمـــر به قول چشم تو : « حالی هم از شراب بگیرم » خلاصه مثل مترسک گذشت زندگی من نشد که عرصه ی پروازی از عقاب بگیرم پالیزبان...ادامه مطلب
ما را در سایت پالیزبان دنبال می کنید

برچسب : محمدعلی بهمنی شاعر,محمدعلی بهمنی قاجار,محمدعلی بهمنی اشعار,محمدعلی بهمنی شعر,محمدعلی بهمنی بیمارستان,محمدعلی بهمنی بیماری,محمدعلی بهمنی ویکی پدیا,محمدعلی بهمنی نه دی,محمدعلی بهمنی یغما گلرویی,دریا محمد علی بهمنی, نویسنده : 3palizban994 بازدید : 15 تاريخ : چهارشنبه 21 مهر 1395 ساعت: 4:21